خیانت بزرگ و تاریخی طرفداران مصدق به ایران و ایرانیان
بدون توضیح بیشتر به اصل مطلب می پردازم
اوایل انقلاب زمانیکه دکتر کریم سنجابی از وزارت امور خارجه دولت موقت مهندس بازرگان استعفا کردند
پدرم به همراه گروهی از معلمین (کمیته فرهنگیان جبهه ملی ایران) برای توضیح خواستن بابت استعفای ایشان از وزارت امور خارجه خدمت ایشان رفتند
در آن جلسه بعد از صحبت های اولیه و سلام و احوال پرسی از ایشان علت استعفای شان را جویا شدند
در این زمان ایشان یکی از افراد که با ایشان صمیمی تر بودند را صدا کرده و فرمودند :
عباس از روی دیوار آن لوح را بیاور و متن آن را بخوان
شرح کلی متن قراردادی ما بین امام خمینی و دکتر کریم سنجابی (رئیس جبهه ملی ایران) بود. که توسط هردو طرف تایید و مهر و امضا شده بود
در آن قرارداد قرار بر آن شده بود که بعد از به ثمر رسیدن انقلاب آقای خمینی به عنوان رهبر مذهبی ایران و دکتر سنجابی به عنوان رهبر سیاسی کشور بی کم و کاست فعالیت کنند
که متاسفانه بعد از انقلاب و به قدرت رسیدن امام خمینی زیر قولهایشان زده و خود را به عنوان رهبر ایران اعلام کردند
در ادامه ماجرا دکتر سنجابی فرمودند :
« با تمام این احوال زمانیکه مهندس بازرگان بعد از تشکیل کابینه دولت موقت از ایشان خواستند مسئولیت وزارت خارجه را بر عهده بگیرند. به این دلیل که ایشان را به عنوان انسانی مبارز و همفکر قبول داشتند حاضر به کمک و همکاری با مهندس بازرگان شدند. اما به دلیل فشارها و مداخلات تعدادی از افراد بالاخص روحانیون در وظایف امور خارجه کشور و ابلاغ احکام سفارت کشور های مختلف بدون هماهنگی و اطلاع ایشان باعث شد. دیگر نتوانم
در وزارت امور خارجه بدرستی انجام وظیفه نمایم و به همین دلیل استعفا کردم.»
ای بود ماجرایی واقعی از خیانت حضرت امام خمینی به ایران
متاسفانه اکنون تعداد زیادی از دوستان فکر می کنند که ایشان هرگز اشتباهی نکردند اما اگر این خیانت را نکرده بودند شاید الان اوضاع کشور بسیار بهتر از وضعیت کنونی بود
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر